06-24-2016, 02:49 PM
بخشی از زندگی حضرت خدیجه(س) در کنار پیامبر(ص) بوده و از این جهت دارای اهمیت ویژه و قابل بررسی است که پیامبر(ص) را از زمان ظهور اسلام، در امر مهم بعثت یاری رساند؛ کار عظیمی که فشار روحی، روانی و جسمی فراوانی را بر پیامبر(ص) وارد می ساخت و منبعی از محبت و عاطفه با همدمی عاقل و فهمیده را می طلبید تا این مسائل را درک کند، در کنارش بایستد، او را یاری رساند و او کسی جز حضرت خدیجه(س) نبود. گرچه ابوطالب، عبدالمطلب و از همه مهم تر امام علی بن ابی طالب((ع)) نیز بودند، ولی هیچ کس مانند همسر، نمی تواند در مواقع سخت و بحرانی، تکیه گاه روحی و روانی قابل اعتمادی برای مرد باشد.
مهمان نميتواند عکس هاروببيند براي ثبت نام اينجا کليک کنيد
زمانی که مکه، در فساد ناشی از فکر و اندیشه شرک آلود غرق بود و خرافه ها و زشتی ها میان مردم به امری ساده، رایج و مرسوم مبدل شده بود، پیامبر(ص) بیشتر وقتش را به عبادت در غار حرا می پرداخت و از شرک و بت پرستی آن ها کناره گیری می کرد.
در این شرایط حضرت خدیجه(س) همراه و همدل واقعی پیامبر(ص) بود و خود را برای تقرب به خالق از طریق فراهم کردن وسایل برای پیامبر خدا(ص) آماده می کرد، تا حضرت از مسائل جانبی برای توجه روحی فارغ شود. این کارها در اعتقادات دینی حضرت خدیجه(س) ریشه داشت که از طریق کتب دینی و علما به نبوت حضرت دست یافته بود.[1]
وقتی پیامبر(ص) در غار به سر می برد، حضرت خدیجه(س) غذا و نوشیدنی را برای حضرت فراهم، و سختی رساندن طعام با وجود ارتفاع کوه را تحمل می کرد و اوقاتی را هم در حرا با پیامبر(ص) همنشین می شد. به خاطر این زحمات بود که مستحق سلامی از جانب خدا شد. صحیحین (مسلم و بخاری) از «ابوهریره» نقل کرده اند:
«جبرئیل نزد پیامبر(ص) آمد و عرض کرد: یا رسول! این خدیجه است که برای تو طعام و شراب (نوشیدنی) می آورد؛ پس زمانی که آمد، سلام ما را به او برسان و او را به خانه ای در بهشت از لؤلؤ که در آن سرزنش و سختی وجود ندارد، بشارت بده».[2]
اولین زن مسلمان
در سبقت ایمانی حضرت خدیجه(س) بر سایر زنان عالم اتفاق نظر وجود دارد و کسی یا کتابی منکر این امر نشده است؛ به طوری که «ابن عبدالبر» در «استیعاب» نوشته است: «اتفاق وجود دارد که خدیجه(س)، اولین زنی است که به خدا و رسولش ایمان آورده و او را تصدیق کرده است».[3]
«سهیلی» صاحب «الروض الانف» نوشته است: «خدیجه(س) صاحب خانة اسلام بود و آن گاه که او ایمان آورد، خانة اسلام بر روی زمین جز خانة او نبود».[4]
سبقت حضرت خدیجه(س) از میان زنان به اسلام، بیانگر ارج و مقام این زن در رسالت پیامبر(ص) است و نیز اینکه در این رسالت، بین زن و مرد فرقی نیست.
امام علی(ع) نیز که در خانه رسول خدا(ص) و با تربیت حضرت خدیجه(س) زندگی می کرد و مورد عنایات خاص قرار گرفته بود، در سن نوجوانی نبوت را تصدیق کرد. بنای اولیة اسلام در این خانه گذاشته شد و در هیچ خانه ای غیر از خانة حضرت محمد(ص)، اسلام وارد نشده بود.[5]
امیرالمؤمنین(ع) درباره این حادثة تاریخی عظیم می فرماید: «وَلَم یَجمَع بَیتٌ وَاحدٌ یَومَئذٍ فِی الإسلاَمِ غَیرَ رَسُولِ اللهِ و خَدِیجَةَ و أَنَا ثَالِثهُمُا[6]؛ در آن زمان در خانه ای اسلام جمع نشده بود، غیر از بیت رسول الله و خدیجه و من، سومین آن ها بودم».
روایات متعددی در کتب تاریخی وجود دارد که سعی دارند اولین شخص مسلمان شده را به طور مطلق، حضرت خدیجه(س) معرفی کنند و بگویند که ایمان حضرت علی(ع) بعد از او بوده است. این روایات[7] در کتاب های مختلف اهل سنت به وفور به چشم می خورد؛ در حالی که با توجه به روایات فراوانی که از پیامبر(ص) و علی(ع) و صحابه و تابعین وجود دارد، علی(ع) نخستین ایمان آورنده و اولین از امت است که اسلام آورد؛ برای مثال پیامبر(ص) فرموده است: «نخستین کسی از شما که در روز رستاخیر با من در کنار حوض ملاقات می کند، پیشقدم ترین شما در اسلام علی بن ابی طالب(ع) است».[8]
مهمان نميتواند عکس هاروببيند براي ثبت نام اينجا کليک کنيد
زمانی که مکه، در فساد ناشی از فکر و اندیشه شرک آلود غرق بود و خرافه ها و زشتی ها میان مردم به امری ساده، رایج و مرسوم مبدل شده بود، پیامبر(ص) بیشتر وقتش را به عبادت در غار حرا می پرداخت و از شرک و بت پرستی آن ها کناره گیری می کرد.
در این شرایط حضرت خدیجه(س) همراه و همدل واقعی پیامبر(ص) بود و خود را برای تقرب به خالق از طریق فراهم کردن وسایل برای پیامبر خدا(ص) آماده می کرد، تا حضرت از مسائل جانبی برای توجه روحی فارغ شود. این کارها در اعتقادات دینی حضرت خدیجه(س) ریشه داشت که از طریق کتب دینی و علما به نبوت حضرت دست یافته بود.[1]
وقتی پیامبر(ص) در غار به سر می برد، حضرت خدیجه(س) غذا و نوشیدنی را برای حضرت فراهم، و سختی رساندن طعام با وجود ارتفاع کوه را تحمل می کرد و اوقاتی را هم در حرا با پیامبر(ص) همنشین می شد. به خاطر این زحمات بود که مستحق سلامی از جانب خدا شد. صحیحین (مسلم و بخاری) از «ابوهریره» نقل کرده اند:
«جبرئیل نزد پیامبر(ص) آمد و عرض کرد: یا رسول! این خدیجه است که برای تو طعام و شراب (نوشیدنی) می آورد؛ پس زمانی که آمد، سلام ما را به او برسان و او را به خانه ای در بهشت از لؤلؤ که در آن سرزنش و سختی وجود ندارد، بشارت بده».[2]
اولین زن مسلمان
در سبقت ایمانی حضرت خدیجه(س) بر سایر زنان عالم اتفاق نظر وجود دارد و کسی یا کتابی منکر این امر نشده است؛ به طوری که «ابن عبدالبر» در «استیعاب» نوشته است: «اتفاق وجود دارد که خدیجه(س)، اولین زنی است که به خدا و رسولش ایمان آورده و او را تصدیق کرده است».[3]
«سهیلی» صاحب «الروض الانف» نوشته است: «خدیجه(س) صاحب خانة اسلام بود و آن گاه که او ایمان آورد، خانة اسلام بر روی زمین جز خانة او نبود».[4]
سبقت حضرت خدیجه(س) از میان زنان به اسلام، بیانگر ارج و مقام این زن در رسالت پیامبر(ص) است و نیز اینکه در این رسالت، بین زن و مرد فرقی نیست.
امام علی(ع) نیز که در خانه رسول خدا(ص) و با تربیت حضرت خدیجه(س) زندگی می کرد و مورد عنایات خاص قرار گرفته بود، در سن نوجوانی نبوت را تصدیق کرد. بنای اولیة اسلام در این خانه گذاشته شد و در هیچ خانه ای غیر از خانة حضرت محمد(ص)، اسلام وارد نشده بود.[5]
امیرالمؤمنین(ع) درباره این حادثة تاریخی عظیم می فرماید: «وَلَم یَجمَع بَیتٌ وَاحدٌ یَومَئذٍ فِی الإسلاَمِ غَیرَ رَسُولِ اللهِ و خَدِیجَةَ و أَنَا ثَالِثهُمُا[6]؛ در آن زمان در خانه ای اسلام جمع نشده بود، غیر از بیت رسول الله و خدیجه و من، سومین آن ها بودم».
روایات متعددی در کتب تاریخی وجود دارد که سعی دارند اولین شخص مسلمان شده را به طور مطلق، حضرت خدیجه(س) معرفی کنند و بگویند که ایمان حضرت علی(ع) بعد از او بوده است. این روایات[7] در کتاب های مختلف اهل سنت به وفور به چشم می خورد؛ در حالی که با توجه به روایات فراوانی که از پیامبر(ص) و علی(ع) و صحابه و تابعین وجود دارد، علی(ع) نخستین ایمان آورنده و اولین از امت است که اسلام آورد؛ برای مثال پیامبر(ص) فرموده است: «نخستین کسی از شما که در روز رستاخیر با من در کنار حوض ملاقات می کند، پیشقدم ترین شما در اسلام علی بن ابی طالب(ع) است».[8]
«سیدبن طاووس» در کتاب «سعد السعود» آورده است: «رسول خدا(ص) روز دوشنبه مبعوث شد و علی(ع) روز سه شنبه اسلام آورد، سپس خدیجه بنت خویلد(س)، سپس جعفر و زید».[10]
با توجه به این روایات و روایات مشابه، به خوبی می توان فهمید که امیرالمؤمنین(ع) اولین کسی است که اسلام آورده است؛ بنابراین در این رسالت عظیم، حضرت خدیجه(س) پا به پای پیامبر(ص) تا زمانی که باید اسلامشان را مخفی کنند، کاری بر خلاف آن انجام نداد و جزء اولین مسلمانان قرار گرفت و با سبقت در پذیرش نبوت همسرش، مصداق آیة: ((وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولَئِک الْمُقَرَّبُونَ، فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ))[11] شد.
تبلیغات دینی حضرت خدیجه(س)
از دیگر مقامات شامخ حضرت خدیجه(س)، مبلغه بودن ایشان در امر دین و ترویج آن در میان مردم است. ایشان فقط به سبقت در ایمان و تصدیق پیامبر اکرم(ص) اکتفا نکرد؛ بلکه در نشر، رشد و شکوفایی دین نیز هم سو با نبی اکرم(ص) کوشید و از جان و مال و راحتی و آسایش خود دریغ نداشت. تلاش های تبلیغی ایشان را می توان به دو دسته تقسیم کرد:
1. تبلیغات زبانی.
2. تبلیغات عملی.
حضرت خدیجه(س) همواره پیامبر(ص) و کمالاتش را به مردم معرفی می کرد؛ برای مثال وقتی بعد از ازدواج با پیامبر(ص)، عمو های حضرت به خانة ایشان آمدند و در روز سوم بنا بر عادت همیشگی آن ها، سادات و بزرگان جمع شدند، عباس برخاست و صحبت کرد. سپس حضرت خدیجه(س) فرمود: «بدانید که شأن محمد(ص) عظیم و بزرگ است و فضل او فراگیر و بخشش او زیاد». آن گاه آنقدر پول و عطر به آن ها داد که آن ها را مات و مبهوت کرد.[12]
هم چنین وقتی زنی کور نزد حضرت خدیجه(س) حضور داشت، پیامبر(ص) برای او دعا کرد: «برای تو دو چشم سالم باشد»؛ پس آن زن بینا شد. حضرت خدیجه(س) با دیدن این جریان گفت: «این دعا مبارک است». پیامبر(ص) نیز فرمود: ((وَ مَا أَرسَلنَاکَ اِلاَّ رَحمَةً)).[13]
حضرت خدیجه(س) با عبارات کوتاه، مقام بلند رسالت پیامبر(ص) را به دیگران گوشزد می کرد و هر کجا که لازم می دید، با بیان گرم و شیوای خود، به تبلیغ از نبوت می پرداخت و جایگاه والا و بلند مرتبة پیامبر(ص) را برای مردم بیان می نمود.
دعوت بانوی بزرگ اسلام از مردم به پذیرش اسلام در ابتدا مخفیانه بود؛ زیرا خدا نمی خواست حساسیت بی مورد قریشیان را برانگیزد تا اذیت ها و زحمات پیامبر(ص) بیشتر نگردد. برای مثال «عفیف بن قیس کندی» می گوید: «من در زمان جاهلیت بازرگان عطر بودم. در یکی از سفرهای تجارتی، وارد مکه شدم. در یکی از روزها در مسجدالحرام در کنار او [عباس] نشسته بودم.. در این هنگام جوانی وارد مسجد شد که صورتش هم چون قرص ماه نورانی بود. نگاهی به آسمان کرد و سپس رو به کعبه ایستاد و شروع به خواندن نماز کرد. چیزی نگذشت که زنی آمد و شروع به نماز خواندن کرد، سپس نوجوانی آمد و با او نماز خواند. گفتم: یا عباس! این چه دینی است؟ پس عباس گفت: این محمدبن عبدالله می باشد که مدعی است آیین او از طرف خدا نازل شده و اینکه گنج های کسری و قیصر را به زودی فتح خواهد کرد و این زن، همسرش خدیجه بنت خویلد است که به او ایمان آورده و این پسر عمویش علی بن ابی طالب».[14]
این نماز جماعت سه نفره در انظار مردم و در مسجدالحرام سبب ایجاد سؤال برای حجاج، قریشیان و بازرگانان و دیگران بوده که این چه دینی است و اینان چه می کنند؟ تا به این وسیله با جوابش، با دین اسلام آشنا شوند.
حضور حضرت خدیجه(س) در کنار پیامبر(ص) و حضرت علی(ع)، سبب می شد زنان مکه نیز نسبت به این دین حساسیت پیدا کنند تا این دین را که زنان نیز در آن سهیم و دارای احترام اند و می توانند در کنار مردان به اعمال مذهبی خود بپردازند، بشناسند؛ آن هم در زمانی که زنان از کم ترین امتیازات و امکانات حقوقی برخوردار بودند.
حضور حضرت خدیجه(س) درکنار پیامبر(ص)، نوید همسانی با مردان را می داد و این عمل، نقش بسیار مؤثری در گرایش بعدی جامعة بانوان و آشنا شدنشان با اسلام داشت؛ به طوری که اولین شهید راه اسلام، «سمیه» مادر عمار و همسر یاسر بود.
مهم ترین فراز زندگانی حضرت خدیجه(س)، حمایت های بی دریغ و همه جانبة او از رسول گرامی(ص) در امر رسالت است که متأسفانه این مسئله در کتاب ها و مقالات به صورت کم رنگ دیده می شود؛ زیرا نقش حضرت در حمایت از نبی مکرم(ص) و تبلیغ رسالتش ظهور یافت؛ به طوری که رسول خدا(ص) در روایتی ایشان را «صدیقه امت اسلامی» نامید[15] بیانگر تأییدها و تصدیق های حضرت خدیجه(س) به عنوان زنی برجسته و شخصیت سرشناس قریشی، در پیشبرد اهداف پیامبر(ص) است.
اهمیت این تأییدها زمانی روشن می شود که بدانیم او زمانی پیامبر(ص) را تأیید کرد و به رسالتش ایمان آورد که بسیاری از بزرگان قریش که بعدها از اصحاب پیامبر(ص) شدند، حضرت را تکذیب می کردند و به او تهمت مجنون، ساحر، شاعر و جادوگر می زدند.[16]
Agent3-01 (2016-06-24 17:07), ladyzohre2 (2016-06-24 19:06), zuko (2016-08-04 22:12)